- لعل شدن (سُ نا کَ دَ)
سرخ گشتن. برنگ لعل درآمدن:
برادر جهان بین من سی وهشت
که از خونشان لعل شد خاک دشت.
فردوسی.
ای حمیرا اندر آتش نه تو نعل
تا ز نعل تو شود این کوه لعل.
مولوی
برادر جهان بین من سی وهشت
که از خونشان لعل شد خاک دشت.
فردوسی.
ای حمیرا اندر آتش نه تو نعل
تا ز نعل تو شود این کوه لعل.
مولوی
